هجوم اطلاعات
حافظه بلند مدت بعضی ها مثل بنده سیار خوب هست و بوده.
ورودی های تصویری دقیق ثبت میشن. مثل حتی جای نیمکتا و میزای دوران تحصیلم از اول دبستان....
و بخاطر موندن فامیلی ها و اسم ها
اردوی جهادی- 40 تا شاگر داشتم که جلسه دوم همشون به اسم کوچیک صدا میزدم.
-------------------------
ورودی های ذهن هرچقدر زیاد بشن و دسه بندی نشن از یاد میره در واقع تو ضمیر خودآگاه نمیمونه.
بمباران اطلاعات که این روزها باش مواجهیم.
یادم نمیاد کجا(چین،ژاپن شایدم کره) به فرزندانشون یاددان تو مسیر مهد و مدرسه در مترو چشمانشون روببندند. اینهمه تصویر،اینهمه آدم،اینهمه تبلیغات ... برای چی الکی ذهنمو پراکنده و پر کنه؟!!!
انقدر بد حافظه شدم انقدر قیافه هارو تشخیص نمیدم که از این حالت میترسم.
نمایشگاه قرآن- عکسهای عکاس رو بادقت میدیدم که عکاس تحویل گرفت احوال پرسی کرد با اسم کوچیک.....
هنگ کرده بودم. یک هفته قبلش تو یک جلسه30 نفره همو دیده بودیم ولی من اصلا بیاد نیوردمش.
امروز میخام به پیامکهای همه ی اونهایی که پیام دادن و ایمل و زنگ و غیره جواب بدم.
بنظرم این همه اطلاعات ناپیوسته نامربوط ذهن رو از پا در میاره. وقت رسیدن به فامیل و دوستان رو هم ازت میگیره.
- ۹۳/۰۴/۲۱
------------------
سری بزنید اگر فرصت داشتید...صدایی می آید!